بعضی وقتا ...

ساخت وبلاگ

بعضی وقتا اینکه یه کار کوچک و به ظاهر بی اهمیتی که قرار بوده تو روزهای گذشته انجام بدی و ندادی باعث میشه یه نتیجه بد نسبتا بزرگ برات ایجاد بشه. قضیه جایی بدتر میشه که بر اساس محاسبات ذهنی خودت روی حرف بقیه حساب میکنی و بخشی از معادلات امور زندگی رو بر اساس برداشت ذهنی خودت از شخصیت دیگران لحاظ میکنی.... و بعد در لحظه ای کوتاه همه چی بهم میریزه،... تو شوک میری و از اینکه چرا این احتمال کوچک رو در نظر نگرفتم یا چرا این کار کوچیک رو انجام ندادم حس بد پشیمونی و عذاب ذهن میگیری.

قسمت دردناک داستان جاییه که ما آدما همیشه از هر سوراخ به اندازه بی نهایت باید گزیده بشیم تا آخرش درس بگیریم... قصد بی احترامی به خودم یا هر آدم دیگه ای رو ندارم اما در مثل ها میگن اگه یه الاغ رو از یه راهی ببری که پاش بره تو چاله، این الاغ همیشه اون چاله رو یادش میمونه و دیگه هیجوقت از اون مسیر نمیره... واقعا نمیدونم ما آدما چه مونه.

دنیا با این سیستمی که داره هر روز بهمون درس میده... با اتفاقاتی که میفته، با اشخاصی که جلو راهمون قرار میگیرن ، با چیزهایی که میبینیم، میشنویم یا تجربه میکنیم.. ولی باز هم با بی توجهی از کنار همه مسائل رد میشیم و نهایتا این میشه که دوباره باید بعضی اتفاقات رو تجربه کنیم و به دنیا درس پس بدیم....

اوه...... امروز چه روزیه...... اینو ثبت کردم بمونه...

-

ricoh-baraz----

رمضون امسال...
ما را در سایت رمضون امسال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yeadamak بازدید : 17 تاريخ : يکشنبه 17 دی 1402 ساعت: 17:29